به انسان اعتماد نماییم یا هوش مصنوعی؟
به گزارش جاوید شو، یک کارشناس سواد رسانه ای، اخطار می دهد: «ما حالا به مهارتی تازه نیاز داریم که از آن با عنوان ˮسواد اعتمادˮ یاد می نماییم. این مهارت به ما یاد می دهد چه طور در جهانی که انسان و ماشین با هم پیام می سازند، اعتماد خویش را مدیریت نماییم.» در عصری که مرز بین تولیدات انسانی و هوش مصنوعی محو شده، این دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک لزوم برای بقای فکری است.
معصومه نصیری ـ کارشناس و پژوهشگر سواد رسانه ای ـ با تأکید بر مهارت سواد اعتماد معتقد است: در عصر هوش مصنوعی، دیگر مرز میان انسان و ماشین در تولید محتوا از میان رفته است. خبرها، تصاویر و تحلیل هایی که روزانه می بینیم، گاه بصورت تلفیقی از اندیشه انسانی و توان الگوریتم ها تولید می شوند. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: اعتماد مخاطب باید به چه کسی و چه محتوایی شکل بگیرد؟ انسان، ماشین یا هر دو؟ و اینجاست که پای سواد اعتماد به عصر نوین باز می شود و ما را از سواد رسانه ای به سواد اعتماد رهنمون می کند.
این کارشناس رسانه در یادداشتی که بمناسبت هفته جهانی سواد رسانه ای نوشته، درباره ی اهمیت سواد اعتماد در عصر هوش مصنوعی آورده است: در دهه های اخیر، مفهوم «سواد رسانه ای» به ما آموخته که در مقابل پیام های رسانه ای هوشیار باشیم، اطلاعات را راستی آزمایی نماییم و چطور با راستی آزمایی از دام خبرهای جعلی در امان بمانیم. اما امروز، فناوری های تولید متن و تصویر مبتنی بر هوش مصنوعی، مرزهای شناخت ما را به چالش کشیده اند.
این چالش یادآور این است که ما حالا به مهارتی تازه نیاز داریم که از آن با عنوان «سواد اعتماد» یاد می نماییم. این مهارت به ما یاد می دهد چطور در جهانی که انسان و ماشین با هم پیام می سازند، اعتماد خودرا مدیریت نماییم. بجای آن که بی قید و شرط به منابع انسانی یا ماشینی تکیه نماییم، باید بیاموزیم اعتماد را تنظیم و تحلیل پذیر ببینیم. در حقیقت پاسخ به این که سواد اعتماد چطور ایجاد و تقویت می شود، هسته مرکزی بحث اعتماد در عصر هوش مصنوعی است.
اما سواد اعتماد چطور ایجاد و تقویت می شود؟ پاسخ به این سؤال شاید عبور مطمئن و هوشمندانه ما از سواد رسانه ای به سواد اعتماد را منجر شده و از ما شهروندانی هوشمندتر برای زیست در عصر غلبه فناوری بسازد. سواد اعتماد (Trust Literacy) به معنای توانایی درک، سنجش و بازسازی اعتماد در محیط های ارتباطی پیچیده است؛ محیط هایی که در آنها مرز میان انسان، داده و الگوریتم از بین رفته است. ایجاد و تقویت این مهارت، نیازمند یک فرایند چندمرحله ای است که شامل آگاهی، تحلیل، تجربه، و تعهد اخلاقی است.
در ادامه، پنج رکن مهم ایجاد و تقویت سواد اعتماد را یاد شده قرار خواهیم داد:
۱: آموزش آگاهی درباره ی سازوکار و چیستی فناوری
اعتماد بدون شناخت شکل نمی گیرد. گام نخست در تقویت سواد اعتماد، این است که کاربران بدانند فناوری چطور کار می کند. آگاهی از مفاهیمی مانند سوگیری داده ها، شفافیت الگوریتمی، و ردپای دیجیتال و... سبب می شود مخاطب در برخورد با هر محتوایی، اعتمادش را آگاهانه تنظیم کند، نه غریزی یا تقلیدی. بر این اساس آموزش عمومی درباره ی هوش مصنوعی باید جزئی از سواد پایه هر شهروند دیجیتال باشد، درست مانند خواندن و نوشتن در گذشته.
۲: تقویت مهارت راستی آزمایی چندسطحی
اعتماد زمانی شکل می گیرد که فرد بتواند صحت اطلاعات را بصورت مستقل ارزیابی کند. این یعنی فراتر رفتن از دید سطحی به محتوا و یادگیری ابزارهای راستی آزمایی در سه سطح که این سطوح هر کدام دارای اهمیت ویژه ای هم هستند. سطح نخست سطح داده هاست. تشخیص منبع و زمان تولید محتوادر این لایه مهم می باشد. سطح دوم سطح روایت است. این سطح در ارتباط با تحلیل انگیزه ها و زاویه دید تولیدکننده محتوا می شود. سطح سوم هم سطح الگوریتم است. فهم این که چرا یک محتوا در معرض دید ما قرار گرفته و... در این سطح مورد تأکید است.
این نوع تحلیل چندسطحی سبب می شود مخاطب نه تنها بداند چه چیزی درست است، بلکه بفهمد چرا به او نشان داده شده است.
۳: شفافیت و پاسخگویی تولیدکنندگان محتوا
سواد اعتماد یک مهارت صرفاً فردی نیست؛ یک مسئولیت نهادی و رسانه ای هم هست. رسانه ها، خبرنگاران و حتی تولیدکنندگان محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی باید درباره ی مراحل ساخت محصولات خود شفاف باشند و بگونه ای مخاطب را آگاه کنند که آیا از ابزارهای هوش مصنوعی بهره برده اند؟، داده های محتواهای خودرا از کجا آورده اند؟، درباره ی سوگیری ها یا محدودیت های احتمالی توضیح شفاف دهند؟ و... وقتی تولیدکننده مسئولیت پذیر و پاسخ گو باشد، مخاطب هم یاد می گیرد اعتماد را نه بر طبق ظاهر محتوا، بلکه بر طبق رفتار شفاف تولیدکننده شکل دهد.
۴: پرورش نگاه انتقادی، نه بدبینانه
سواد اعتماد یعنی توانایی تشخیص مرز میان «شک سازنده» و «بی اعتمادی مخرب» را بدانیم. فردی که سواد اعتماد دارد، هیچگاه بطور مطلق رد یا قبول نمی کند؛ بلکه می پرسد، مقایسه می کند و بتدریج الگوی اعتماد خودرا می سازد. پس باید تصریح کرد که نگاه انتقادی، اعتماد را ویران نمی کند؛ بلکه آنرا مستحکم می سازد و پرورش چنین نگاهی نیازمند تمرین مداوم گفتگو، مطالعه و قرار گرفتن در معرض دیدگاه های متنوع است.
۵: اخلاق و مسئولیت در استفاده از فناوری
بالاخره، سواد اعتماد زمانی نهادینه می شود که با اخلاق دیجیتال همراه باشد. یعنی کاربران در هر سطحی در کنار مهارت تحلیلی، احساس مسئولیت هم داشته باشند. یعنی در انتشار محتوا صداقت رعایت شود؛ در استفاده از داده ها حریم خصوصی محترم و محفوظ بماند و در استفاده از هوش مصنوعی، اثرات اجتماعی و فرهنگی آن درنظر گرفته شود. ازاین رو اعتماد پایدار، بدون اخلاق امکانپذیر نیست. هوش مصنوعی می تواند داده ها را تحلیل کند، اما فقط انسان است که می تواند اخلاق را در جایگاه درستش مورد احترام قرار دهد.
ما باید برای زیست هوشمندانه تر در عصر غلبه فناوری بدانیم الگوریتم ها صرفاً ابزار نیستند؛ آنها سازندگان روایت اند. هر الگوریتم برمبنای آن داده ها تصمیم می گیرد چه چیزی را به ما نشان دهد و چه چیزی را پنهان کند. به همین دلیل، تولید محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی می تواند تصویری جهت دار از حقیقت عرضه نماید، بی آن که ما متوجه شویم. بنابراین اعتماد کور به خروجی های هوش مصنوعی، همان قدر خطرآفرین است که بی اعتمادی مطلق به فناوری. مخاطب باید بداند هر روایت دیجیتال، بازتاب مجموعه ای از انتخاب های انسانی، محدودیت های فنی و اهداف پنهان الگوریتمی است.
بنابراین اگر سواد رسانه ای به ما آموخته که چطور در مقابل پیام ها «شک کنیم»، سواد اعتماد باید به ما بیاموزد که چطور آگاهانه اعتماد نماییم. در این راه، نظام آموزشی و رسانه ای کشور می توانند نقش برجسته ی در پیشرفت آگاهی عمومی داشته باشند؛ از آموزش «شفافیت الگوریتمی» گرفته تا مهارت «ردیابی منبع دیجیتال» و شناخت اخلاق فناوری. سواد اعتماد، در حقیقت، حلقه گمشده میان سواد رسانه ای و سواد داده است؛ مهارتی که می تواند رابطه انسان و فناوری را از بی اعتمادی متقابل به گفتگویی آگاهانه تبدیل کند.
آن چه باید بر آن تأکید نماییم این است که اعتماد در عصر هوش مصنوعی، دیگر یک احساس ساده نیست؛ یک مهارت شناختی، اجتماعی و اخلاقی است. ما در دنیایی زندگی می نماییم که هوش مصنوعی می تواند حقیقت را بازسازی کند، اما این انسان است که باید معنا را نگه دارد. پرسش اساسی «به چه کسی باید اعتماد کرد؟» شاید دیگر پاسخ ساده ای نداشته باشد؛ اما آن چه روشن است، این است که سواد اعتماد می تواند راهنمای ما در زیست آگاهانه در عصر هوش مصنوعی باشد؛ عصری که در آن اعتماد باید ساخته و نگهداری شود.
به طور خلاصه، این کارشناس رسانه در یادداشتی که به مناسبت هفته جهانی سواد رسانه ای نوشته، در رابطه با ی اهمیت سواد اعتماد در عصر هوش مصنوعی آورده است: در دهه های اخیر، مفهوم سواد رسانه ای به ما آموخته که در مقابل پیام های رسانه ای هوشیار باشیم، اطلاعات را راستی آزمایی نماییم و چه طور با راستی آزمایی از دام خبرهای جعلی در امان بمانیم. رسانه ها، خبرنگاران و حتی تولیدکنندگان محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی باید در رابطه با ی مراحل ساخت محصولات خود شفاف باشند و بگونه ای مخاطب را آگاه کنند که آیا از ابزارهای هوش مصنوعی بهره برده اند؟، داده های محتواهای خودرا از کجا آورده اند؟، در رابطه با ی سوگیری ها یا محدودیت های احتمالی توضیح شفاف دهند؟ وقتی تولیدکننده مسئولیت پذیر و پاسخ گو باشد، مخاطب هم یاد می گیرد اعتماد را نه بر طبق ظاهر محتوا، بلکه بر طبق رفتار شفاف تولیدکننده شکل دهد.
منبع: javidsho.ir
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب