یادداشت وارده؛

چه نماییم فرهنگ و اخلاق در فوتبال ایران احیا شود؟

چه نماییم فرهنگ و اخلاق در فوتبال ایران احیا شود؟

به گزارش جاوید شو، تابحال فقط چهره های اقتصادی و سیاسی بعنوان عضو هیات مدیره باشگاه ها انتخاب می شدند، کاش از چهره های فرهنگی هم برای این پستها استفاده گردد. مربیان اخلاق عملی هم به تیم های پایه اضافه شوند.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه - حسین صفری *: حالا نزدیک به سه دهه است که از زمان درگذشت دو تن از مشاهیر اخلاق در فوتبال ایران می گذرد؛ جامعه فوتبال ما ۲۸ سال پیش زنده یاد پرویز دهداری و ۲۲ سال قبل مرحوم سیروس قایقران را از دست داد. در این سه دهه، فوتبال ایران تغییر و تحولات بسیاری کرده است؛ پول های کلانی در فوتبال هزینه شده و لیگ ما به اصلاح از آماتور بودن در آن ایام، قدم به راه حرفه ای بودن گذاشته است. البته این حرفه ای بودن نه به لحاظ زیرساخت ها، بلکه صرفا در امور جاری با انجام هزینه های هنگفت از بودجه نفت صورت گرفته است. در فوتبال ما اشکالات بسیاری وجود دارد؛ فوتبال برای ما صنعتی پولساز نیست، بلکه طفیلی هزینه بر است.
برای این طفیلی، هزینه های بسیاری صرف می شود؛ به غیر از تیم ملی، خیلی از باشگاه ها هم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، به پول حاصل از نفت وابسته هستند. به واقع قراردادهای کلانی با بازیکنان ایرانی بسته می شود؛ همینطور لیگ ما به محل کاسبی بازیکنان بی کیفیت یا مسن و درجه چندم خارجی تبدیل گشته است. توجه بیش از اندازه رسانه ها و کارخانه های بت سازی، فوتبالیست ها را به سلبریتی های قدرتمندی تبدیل نموده که با کوچک ترین مسائل جنجال های عجیب و غریب به پا می کنند.
باشگاه های فوتبال ما، همگی پسوند و پیوستی فرهنگی را با خود یدک می کشند؛ اما چه شد که فرهنگ در فوتبال ما چندان محلی از اعراب ندارد؟ چه شد که دیگر این صنعت پر هزینه، توانایی پرورش چهره های برجسته ای چون زنده یادان پرویز دهداری، سیروس قایقران و دیگرانی از این دست را ندارد؟
به نظر می رسد اهمیت دادن بیش از اندازه به این گروه از افراد، ناخودآگاه آنها را به زندگی نمایشی و مسابقه مصرف کشانده است. اهالی فوتبال همیشه در چشم هستند. آن فوتبالیست پیشکسوت که حالا کسوت مربی گری یکی از مهم ترین تیم های پایتخت را یدک می کشد، اساسا می داند که دوربین ها تماماً روی او زوم است و چشم های بسیاری او را دنبال می کنند؛ وقتی به این مورد علم داشته باشیم و آنگاه از الفاظ رکیک استفاده نماییم این به همان فقر یا کمرنگ شدن فرهنگ در فوتبال ما باز می گردد. فوتبالیست ها حتی امروزه که امکانات خیلی از جمله شبکه های اجتماعی وجود دارد، حاضر نیستند قدمی در راه بهبود وضعیت اخلاق بردارند. آنها می توانند در صورت بروز کاری ناخودآگاه در این شبکه ها عذرخواهی عمومی کنند یا از هواداران خود بخواهند که مثلاً در مسابقات روی سکوها به داوران یا بازیکنان حریف توهین نکنند و به اصطلاح «کری» یا «رجز» خویش را همسوی با اخلاق انجام دهند. اما متأسفانه چنین کارهایی تابحال یا صورت نگرفته یا درصد آن میان بازیکنان خیلی کم بوده است.
اگر ما از بودجه عمومی پولی به اهالی فوتبال پرداخت می نماییم قاعدتاً باید کارکردی را برای کشور مدنظر داشته باشیم؛ ولی متأسفانه فوتبال ما علاوه بر اینکه درآمدی ندارد و بدل به صنعت نشده، سال هاست که از کسب عناوین نخست در آسیا هم درمانده است. از نظر فرهنگسازی هم که نمی توان به آنها امید داشت، پس حداقل باید انتظار داشته باشیم که ضدفرهنگ هم عمل نکنند که متأسفانه تابحال انتظار بی جایی بوده است.
راهکار کوتاه مدت برای رفع این معضل این است که در فدراسیون فوتبال، کمیته هایی که در زمینه اخلاق عمل می کنند باید نظارت خویش را جدی تر کرده و در صورت اثبات تخلفات، لازم است متخلف را برای بهبود اخلاقش به انجام برنامه های فرهنگی وادار کنند. جریمه مالی متخلفان هیچ فایده ای دربر ندارد. همینطور راهکار دیگری را هم می توان در نظر گرفت؛ سال هاست که چهره های سیاسی و اقتصادی را بعنوان اعضای هیأت مدیره این باشگاه ها انتخاب می کنند، چرا برای یکبار هم که شده چهره های فرهنگی را عضو هیأت مدیره این باشگاه ها نکنیم؟ تابحال شده یک چهره فرهنگی بعنوان عضو هیأت مدیره این باشگاه ها انتخاب شود؟ شاید حضور این شخصیت ها و برنامه هایی که دارند راهی برای بهبود وضعیت اخلاق در فوتبال کشور باشد.
اما راهکار بلندمدت، فعالیت معاونت فرهنگی در باشگاه های ورزشی و جدی گرفتن کار فرهنگی در این مجموعه ها و تیم های پایه فوتبال است. با تمرکز روی تیم های پایه می توان معضل بی اخلاقی را به صورت ریشه ای حل کرد. تیم های پایه باید مربی اخلاق داشته باشند، البته نه اینکه آنها را سر کلاسی بنشانند و کسی بیاید برای آنها نکات تاریخی بگوید. باید کسانی را که در زمینه اخلاق حرفه ای و اخلاق عملی، صاحب تفکر و نظریه هستند به همکاری با باشگاه ها ترغیب کرد تا پسوند فرهنگی باشگاه ها احیا شود. فراموش نکنیم که فرهنگی بودن باشگاه باید بجز در رفتار بازیکنان در کادر فنی و حتی در رفتار پزشک تیم هم بروز و ظهور داشته باشد.
همچنین باید ساعتهای کتابخوانی را برای تیم های پایه تدوین و تنظیم کرد و آنها را با مطالعه بار آورد. اگر در هیأت مدیره تیم ها از شخصیت های فرهنگی استفاده شود، آنها اساسا این نکات را مدنظر قرار خواهند داشت. یک فوتبالیست حرفه ای اگر از کودکی و نوجوانی اهل مطالعه باشد و این طریق در زندگی اش نهادینه شود، اساسا در دوران حرفه ای فوتبال خود هیچ گاه اخلاق را فراموش نکرده و فی المثل از الفاظ زشت و رکیک استفاده نمی کند و اعتراضش به داور و تیم مقابل از دایره اخلاق خارج نمی شود؛ همه اینها منوط به این نکته است که ما فرهنگ را از حالت موزه ای و تئوریک خارج کرده و در حیطه عمل وارد نماییم. ما اگر بپذیریم که در حوزه فرهنگ باید برنامه هایی عملی و کاربردی در نظر گرفته شود و نه فقط نظریه پردازی و یا کارهایی نمایشی برای عرضه رزومه مدیران، خیلی از مشکلاتمان حل می شود.
*کارشناس حوزه فرهنگ


منبع:

1399/09/21
22:29:44
5.0 / 5
1014
تگهای خبر: برنامه , صنعت , فرهنگ , كتاب
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۳
جاوید شو جاوید شو