گزارش مهر از معمای ترجمه رمان مشهور ایرانی در لبنان
آیا ترجمه امام موسی صدر از سووشون سیمین دانشور پیدا می شود؟
به گزارش جاوید شو هم مترجم و هم ترجمه احتمالی امام صدر از سووشون به شكلی عجیب خارج از دسترس اند. اما سیمین دانشور گفته كه این ترجمه انجام شده و حتی نسخه ای از آن توسط خود امام صدر به او تحویل داده شده است.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ - دیانا محمود: «نزدیك غروب بود كه در زدند، در را كه باز كردم یكی از زیباترین مردان دنیا در برابرم ایستاده بود. چشمهای خاكستری درشت و زیبایی داشت، بسیار خوش سیما بود و لباس آخوندی شیكی هم به تن داشت، چهارشانه و از این سینه كفتری ها بود. گفتم شما حق نداری اینقدر زیبا باشی! خندید و اظهار داشت: جلال اینجاست؟ گفتم: بله بفرمایید و او به خانه ما وارد شد.»سیمین دانشور نویسنده و ادیب ایرانی با كلماتی غزل گونه خاطره نخستین دیدار خود با امام موسی صدر را در گفت وگوی اختصاصی با «مجله گوهران» در سال ۲۰۰۷ میلادی بیان می كند. زمانی كه دانشور حین یاد كردن و رثای دوست شاعر خود نیما یوشیج و بیان حسادت او نسبت به امام موسی صدر، یكی از خاطرات دوران جوانی خویش را تعریف كرد ۸۶ ساله بود. او می گوید: «نیما همواره به دیدن ما می آمد، روز مهمانی ما كه امام موسی به دیدن ما آمد من از زیبایی صدر شگفت زده شدم، او واقعا خوش سیما بود و من مدام به او نگاه می كردم و آن توجه همیشگی را به نیما نكردم و او عصبانی شد و این مورد را در خاطرات خود آورد.»سیمین دانشور رمان نویس مشهور ایرانی در میان سال های ۱۹۲۱-۲۰۱۲ میلادی زیست. وی در دانشگاه تهران تحصیل كرد و در زمینه های ادبیات و فرهنگ به فعالیت پرداخت و با نویسنده پرآوازه ایرانی جلال آل احمد ازدواج كرد. سیمین یك چهره بارز فمینیستی در ایران بود و نخستین رمانش را با قلم زنانه در سال ۱۹۶۹ تحت عنوان «سو و شون» نوشت تا سنگ بنای ادبیات فمینیستی در ایران را بنا نهد؛ رمانی كه بعدها بعنوان یكی از مشهورترین رمانهای معاصر ایرانی شناخته شد. رمان «سو و شون» به چندین زبان ترجمه شده بود، اما مبحث شگفت انگیزی كه دانشور ۵ سال پیش از مرگش آنرا در گفتگو با مجله گوهران برای اولین بار بیان كرد این بود كه امام موسی صدر این رمان را چند سال بعد از انتشارش در ایران، به عربی ترجمه كرده است!درباره زن و آزادیدر سال ۱۹۶۹ میلادی نخستین نسخه رمان «سو و شون» منتشر گردید تا نشانگر بعد تازه ای از چهره زن ایرانی باشد. رمان وارد جزئیات وقایع جنوب ایران طی جنگ جهانی دوم می شود كه دولت انگلیس بخش جنوبی ایران را اشغال كرده بود. داستان ماجرای زن قهرمانی را روایت می كند كه بر جامعه و ظلم می شورد و با شجاعت در راه آزادی قدم برمی دارد. این رمان ده ها بار تجدید چاپ شده و بعنوان نمونه جدیدی از اثری مكتوب كه چهره زن ایرانی و مقاومت در ایران آن زمان را بازتاب می دهد، مبحث پژوهش های ادبی به زبانهای مختلف قرار می گیرد. در همان سالی كه «سو و شون» انتشار یافت، امام موسی صدر بعنوان رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان انتخاب شده بود و زندگی سیاسی اش پر از مسائل و اتفاقات گوناگون شده بود. امام موسی صدر ده سال پیش از آن، با ترك تهران و دوستانش در آنجا، به لبنان رفته بود تا در سرزمین مادری اش وارد عرصه سیاسی شود. اما همچنان از تهران كه چند سال قبل از دانشگاه آنجا بعنوان نخستین دانشجوی روحانی با مدرك حقوق فارغ التحصیل شده بود، دیدن می كرد و ارتباط داشت. خواهرزاده های جلال آل احمد، ماجرای دیدار امام موسی صدر از منزل او را تایید می كنند «محمدحسین دانایی» خواهرزاده جلال در یك فیلم مستند كه موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در تهران آنرا ضبط كرده، می گوید: «ما در منزل دایی ام جلال بودیم كه در زدند و سیمین در را به روی مردی باز كرد كه آدرس خانه آل احمد را می پرسید، سیمین به وی خاطرنشان كرد شما كی هستی؟ شما باید یكی از امامان یا امام زاده ها باشید!... مردم عادی كه اینقدر زیبا نیستند!» دانایی می خندد و ادامه می دهد كه دایی اش (جلال) او را بعنوان فعال سیاسی و روحانی لبنانی معرفی كرده و این شخص همان امام موسی صدر بوده است.جنبه ادبی امام موسی صدراین فیلم مستند دلیل دیدار امام موسی صدر از منزل جلال آل احمد را توضیح نمی دهد، اما مطمئنا امام موسی صدر در تهران با شخصیت های فرهنگی و اجتماعی ایرانی در ارتباط بوده است. برخی از آنها همچون «نیما یوشیچ» بعدها در دفتر خاطرات خود از برگزاری جلسات دیدار با بنیانگذار «جنبش امل» لبنان صحبت كرده اند. همینطور «عبدالله جوهری» محقق و نویسنده در كتابش با عنوان «تقنیات التعبیر و الأسلوب الإقناعی فی كتابات الإمام السید موسی الصدر» كه در سال ۲۰۱۳ میلادی توسط انتشارات «المهجة البیضاء» انتشار یافته، وجود سروده های فارسی و عربی امام موسی صدر را در بین آثارش تایید می كند؛ سروده هایی كه بخشی از آنها به زبان فارسی تحت عنوان «مهتاب» چاپ شده و مثلا غزلی در آنها وجود دارد كه امام صدر آنرا در وصف همسرش «پروین خلیلی» سروده است. این شعر با دست خط خودِ امام موسی صدر در كتابخانه «آیت الله سیدمرتضی مستجابی» نگهداری می شود. اما اشعار عربی موسی صدر، طبق نظر «جوهری» به علت از بین رفتن برخی اسناد در جنگ داخلی لبنان، هیچ گاه پیدا نشدند.
سفر تحقیقی درباره رمان «سو و شون» به قلم امام صدرسیمین دانشور در سال ۲۰۰۷ میلادی در مصاحبه با «مجله گوهران» می گوید «امام موسی صدر چهار روز در خانه ما ماند و سپس ما را به قم دعوت كرد؛ ما هم به منزل آنها رفتیم... او رمان «سو و شون» را هم به عربی ترجمه كرد». محمدحسین عظیمی، روزنامه نگار و مصاحبه كننده، به محض شنیدن این حرف تامل می كند و می پرسد: «امام موسی صدر واقعا این رمان را ترجمه كرد؟»، سیمین این مورد را تایید می كند و می گوید: «بله و ترجمه آنرا هم برای ما آورد». اگر این خبر كوتاه با نام امام موسی صدر همراه نبود، اهمیت و تاثیر چندانی نداشت او كه در شخصیت لبنانی -ایرانی اش دو فرهنگ عربی و فارسی را با هم تلفیق كرده و توانسته بود یك جریان سیاسی محبوب را تشكیل دهد؛ محبوبیتی كه تا بعد از ناپدید شدن وی در اوت سال ۱۹۷۸ میلادی در لیبی به صورت فزاینده ادامه داشت. محققان عرب به علل سیاسی به بُعد ایرانی شخصیت امام صدر توجه نكردند؛ در حالیكه امام موسی صدر مردی است كه در ایران متولد شده، در آنجا تحصیل كرده، به زبان مردمان آن دیار مسلط شده و دغدغه های سیاسی، ادبی و اجتماعی آن سرزمین را در ذهن داشته است. در همین راستا بسیار محتمل است كه علاقه وی به ترجمه رمان سیمین دانشور به زبان عربی، از دیدگاه ها و اندیشه های خاص او درباره زن و آزادی ناشی شده باشد. به علت همان عدم توجه محققان عرب به بعد ایرانی بودن امام صدر، خبر ترجمه او از رمان دانشور مورد توجه مطبوعات عرب قرار نگرفت و اظهار بی اطلاعی خانواده صدر و شخص «حوراء صدر» سبب شد كه سرنوشت این ترجمه، مجهول باقی بماند، مانند سرنوشت مترجمش كه هیچ اثری از او نیست!نشریه «رصیف۲۲» از رسانه های كشور لبنان با جریان های فرهنگی جنبش امل و موسسه حفظ آثار امام موسی صدر برای تحقیق درباره بقایای ترجمه این رمان فارسی تماس گرفت، اما هیچ پاسخ روشن یا اطلاعاتی در مورد آن دریافت نشد؛ در واقع به نظر می آید هیچ علاقه ای برای روشن شدن این جنبه ادبی شخصیت رهبر سیاسی جهان اسلام وجود ندارد.
در خانه سیمین و جلالخانه «سیمین و جلال» از بهار سال ۲۰۱۸ میلادی به موزه تبدیل شد. از مسئول خانه موزه می پرسم: این در اصلی خانه است؟ پاسخ می دهد: بله. با خود فكر می كنم احیانا امام موسی صدر در روزی از روزها در حالیكه ترجمه ادبی خود از «سو و شون» را به همراه داشته در همین نقطه ایستاده تا در بزند و آنرا به این زن و شوهر تقدیم كند. به سمت راست می پیچم و به اتاق پذیرایی وارد می شوم و خویش را در بین آثار بر جای مانده از آن زمان می یابم و به دنبال رد پای مرد خوش سیما می گردم. شاید آن روز اینجا روی این كاناپه سبزرنگ نشسته است و شاید سیمین و جلال در كنار باغچه زیبای خانه شان از او استقبال كرده باشند. در قسمت پشتی خانه كتابخانه ای قرار دارد، به دنبال عناوین كتاب ها می گردم، هیچ اثری از كتابی به زبان عربی نیست. خانه كمی خالی به نظر می آید و دلایلش این امر به اختلافات بین وراث برمی گردد كه چندی قبل مطبوعات ایران درباره آن سر و صدا كرده بودند. اما این مكان تنها به وسایل خود نمی بالد، بلكه به خاطرات نسلی از نویسندگان، متفكران و روشنفكران ایرانی می بالد كه در اینجا رفت و آمد داشتند و بازدیدكننده هنوز هم با گذشت سالیان سال می تواند تاثیرات آنها را بر این جامعه حس كند. امكان دارد در آینده، نسخه عربی «سو و شون» با ترجمه امام موسی صدر پیدا شود، حتی امكان دارد خود مترجم هم پیدا شود و از آن ترجمه خبر بدهد؛ ولی فعلا همه چیز در هاله ای از ابهام است! با این حال، بطور قطع یافته شدن چنین ترجمه ای از یكی از مهمترین آثار ادبی اوایل دهه هفتاد میلادی در ایران كه توسط یك شخصیت برجسته عرب زبان كه تسلطی فوق العاده به فرهنگ و ادبیات فارسی داشته، كتابخانه های ادبی جهان اسلام را غنی تر از پیش خواهد نمود و جنبه ای پنهان از شخصیت امام موسی صدر مفقودالاثر را آشكار می سازد.(متن عربی این گزارش در سایت «رصیف ۲۲» در كشور لبنان انتشار یافته است.)
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب