عكاس جنگ:
عملیات مسلم بن عقیل مثل روز عاشورا بود
به گزارش جاوید شو عکاس و جانباز پیشکسوت دفاع مقدس اظهار داشت: در عملیات مسلم بن عقیل بودیم که عملیات لو رفت و نیروهای عراقی چادر بچه ها را بمباران کردند. مثل روز عاشورا که خیمه ها را آتش می زنند چادر رزمندگان آتش گرفت و سوخت؛ من همزمان که زجه می زدم عکاسی می کردم.
علی فریدونی، عکاس دفاع مقدس، در گفتگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه تأثیر فناوری های دیجیتال بر صنعت عکاسی هم مثبت است هم منفی، عنوان کرد: مثبت بودن آن در ارتباط با افزایش سرعت عمل در کار است. پیش از این پیشرفت ها، بعد از یک هفته می توانستم نتیجه عکسی که گرفته ام را ببینم ولی حالا یک فریم که عکاسی می کنید می توانید برگردید عکس را ببینید و اصلاح کنید.
وی اضافه کرد: ضربه ای که فناوری به عکاسی زد این بود که بچه های ما دیگر سراغ علم فنی عکاسی نرفتند. دوربین بسیاری از کارها را برایشان ساده کرد و حالا بدون فکر عکاسی می کنند. دیگر برای سوژه از قبل سناریو نمی نویسند. البته یک سری از عکاسان هم هستند که مطالعه و پیشرفت کردند و در سطح جهانی هم موفق شدند.
فریدونی درباره پیشرفت صنعت عکاسی در ایران اظهار داشت: ایران پس از انقلاب یکی از کشورهای پرحادثه و خبرساز بود به خاطر همین صنعت عکاسی ما یک دفعه جهش یافت. فناوری هم به یاری عکاسان ما آمد اما همچنان یک ضعف وجود داشت آن هم اینکه برخی از عکاسان خبری ما بدون مطالعه و بدون فکر عکاسی می کردند.
هر صفحه از روزنامه باید حداقل چهار عکس داشته باشد
دبیر سابق سرویس عکاسی ایرنا درباره اهمیت عکاسی خبری اظهار داشت: امیدوارم روزنامه های ما بیشتر عکس منتشر کنند چون عکس تاثیراتش در دنیا به اندازه هزاران سطر خبر است. خبر را به سادگی می تواند تکذیب شود اما عکس را هیچوقت نمی توان تکذیب نمود. نمی دانم چرا روزنامه های ما آنقدر به عکس کم لطفی می کنند.
برای برای اطلاع رسانی اخبار و رشد عکاسی و همینطور زاویه دید جامعه باید در هر صفحه روزنامه حداقل چهار عکس چاپ شود
این عکاس دفاع مقدس درباره اینستاگرام بعنوان بستری برای به اشتراک گذاری عکس اظهار داشت: به هیچ وجه نه به فضای مجازی علاقه دارم و نه آنرا پیگیری می کنم، کاربران اینستاگرام متاسفانه به دنبال کیفیت، مبحث و سوژه نیستند و هرآنچه را که دم دستشان باشد، در صفحات خود منتشر می کنند. آنها باید از یک مبحث خاصی عکاسی کنند که برای مردم جذابیت داشته باشد. این فضا باید مدیریت شود.
تعلق خاطر به نظام نیروی محرک من در جبهه بود
فریدونی درباره آنچه به او دل و جرات حضور در خط مقدم جبهه را داد اظهار داشت: سال ۱۳۵۶ که با خانواده همسرم آشنا شدم، هنوز نمی دانستم پدر خانمم انقلابی است و از زمان رضا شاه مبارزه با سلطنت را آغاز کرده است. با گذشت ۵ تا ۶ ماه ایشان رفته رفته به من اعتماد کرد و به جمع همرزمانش راهم داد. این مخالفان سیاسی با نزدیک شدن به روزهای انقلاب کم کم دل و جرات پیدا کردند و با شعار دادن و پخش اطلاعیه، فعالیتشان را از زیرزمین خانه به بیرون گسترش دادند.
وی اضافه کرد: من هم پس از ظهرها که از اداره تعطیل می شدم کارهای چاپ عکاسی شاهرخ را انجام می دادم. کارکنان آنجا هم بچه های انقلابی بودند. من هم زمینه اش را داشتم و با آنها اخت شدم. نزدیک انقلاب که بود و امام به پاریس تبعید شد فعالیتهای ما خیلی پررنگ شد. در عکاسی شاهرخ از تصاویر سایز ۹ در ۱۲ حضرت امام که از پاریس به دست پدر همسرم می رسید عکس می گرفتیم، ظهور و به تعداد زیاد چاپ می کردیم و سپس تا بامداد پیک های خاص آنها را به شهرستان ها و جاهای دیگر می بردند.
این عکاس دفاع مقدس اظهار داشت: همین روحیه انقلابی سبب شد به سردبیر عکاسی ایرنا بگویم اگر کسی از عکاسان نرفت من حاضرم به جبهه بروم و کار عکاسی کنم.
وی افزود: به من دوربین و تعدادی فیلم دادند و با یک خبرنگار اعزام شدیم به جبهه. کارم را به صورت رسمی بعنوان عکاس خبری با عکاسی جنگ و دوربین های قطعه بزرگ شروع کردم. حدود ۲۰ روز از تخریب های جنگ عکاسی کردیم و برگشتیم. برای دیدن نتیجه باید تا ظاهر شدن عکس ها صبر می کردم. عکس ها را که ظاهر کردیم سردبیر گفت کارت خوب و قابل استفاده می باشد. حدود ۶۰ تا ۷۰ مورد از تصاویر مرا پسندیدند.
بیش از ۲۴ تا ۲۵ هزار نگاتیو برای ایرنا عکاسی کردم
فریدونی با بیان اینکه با هر عملیات تجربه ام بیشتر می شد، اظهار داشت: از اول تا آخر جنگ حدود ۳۳ ماه در جبهه بودم. عده ای از عکاسان از اواسط جنگ که عراق آغاز به شیمیایی زدن کرد، دیگر حاضر به جبهه رفتن نشدند اما من ترسم ریخته بود و تجربیات پیش از انقلاب، انقلابی بودن و وابستگی ای که به نظام داشتم در جبهه خیلی به من کمک کرد تا مثل باقی بچه ها پس نزنم و تا آخر پای جنگ بمانم. تا آخرین عملیات جنگ هر وقت به من مأموریت می دادند بلافاصله می رفتم. در خلال جنگ چهار بار مجروح شدم و از اعزام نیرو تا بازگشت آزادگان بیشتر از ۲۴ تا ۲۵ هزار نگاتیو برای ایرنا عکاسی کردم.
این عکاس سرشناس با بیان اینکه تصاویر من داستان جنگ را روایت می کنند، اظهار داشت: حداقل ۱۰ تا ۲۰ فریم عکس خاص از جبهه انداختم که هر کدام قصه خویش را دارند. من چون یک آدم عاطفی و انقلابی بودم تلاش کردم از دید مثبت به جنگ نگاه کنم. تصاویر خشن هم گرفتم ولی در کتابی که از این عکس ها منتشر کردم رویه به این صورت است. در کتابم داستان این طور روایت شده که ما جنگ را شروع نکردیم جنگ به ما تحمیل شد و ما فقط دفاع کردیم.
فریدونی در انتها از تجربیاتی که از حضور در جبهه داشت، خاطرنشان کرد: در عملیات مسلم بن عقیل بودیم که عملیات لو رفت و نیروهای عراقی چادر بچه ها را بمباران کردند. مثل روز عاشورا که خیمه ها را آتش می زنند چادر رزمندگان آتش گرفت و بچه ها تکه تکه شدند. من همزمان با آن که زجه می زدم مقاومت کردم، تحت تأثیر قرار نگرفتم و هر لحظه را ثبت کردم. خدا خیلی به من کمک کرد که توانستم تصاویر مناسبی از این رویداد تاریخی ثبت کنم.
منبع: جاوید شو
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب